دیکشنری
داستان آبیدیک
precipitation of moi
pɹəsɪpɪte͡iʃən ɑv moa͡i
فارسی
1
عمومی
::
بارندگی، تراكمبخار، انقباضو فرود امدنبخار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRECIOUS STONES
PRECIOUSLY
PRECIOUSNESS
PRECIPICE
PRECIPITABLE
PRECIPITABLE WATER
PRECIPITABLE WATER VAPOUR
PRECIPITANCE
PRECIPITANCY
PRECIPITANT
PRECIPITATE
PRECIPITATE INTO
PRECIPITATELY
PRECIPITATENESS
PRECIPITATION
PRECIPITATION OF MOI
PRECIPITATION SHIELD
PRECIPITATIVE
PRECIPITATOIN
PRECIPITATOR
PRECIPITOUS
PRECIPITOUSNESS
PRECIPITOUSNESS WORK
PRECIS
PRECISE
PRECISE INSTRUMENT
PRECISELY
PRECISENESS
PRECISIAN
PRECISION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید